تکنیکهای ترجمه در زبان انگلیسی
در موارد بسیاری میتوان بدون استفاده از دیکشنری معنی لغت جدید را بدست آورد. برای بست آوردن معنا میتوان از بافتی (Context) که کلمه مورد نظر در آن قرار گرفته استفاده کرد. بطورکلی دو نوع بافت وجود دارد:
بافت زبانی (linguistic context): شامل محیط زبانی و واژگانی که کلمه مورد نظر در آن قرار گرفته است.
بافت موقعیتی (situational context): شامل عناصر موقعیتی که به معنای کلمه کمک میکنند. مانند اطاعات پسزمینه فرد و یا ساختمانی که کلمه مورد نظر بر روی آن نوشته شده است (در برخی منابع تحت عنوان physical context از آن یاد میشود).
برای بدست آوردن معنا میتوان از روشهای زیر جهت استنباط و استدلال معنایی کلمه مورد نظر استفاده کرد.
- معنا و کارکرد کلماتی که کلمه مورد نظر را احاطه کردهاند.
- طریقه شکلگیری و ساخت کلمه
- دانش پسزمینه فرد و نیز اطلاعات موقعیتی
روشهای بدست آوردن معنی
تعریف و شرح
برخی مواقع معنی کلمه جدید پس از کلمات و افعال to be میآید. مثال های زیر برشی از متنهای بلندی هستند که در آنها کلمات جدیدی برای خواننده ارائه شده است.
The art, science, or profession of teaching is called pedagogy.
Divergent thinking is generating many different ideas in order to solve a problem.
The seasonal wind of the Indian Ocean and southern Asia is a monsoon.
Criterion means a standard or rule by which a judgment is formed.
A souk is an open-air marketplace in North Africa.
Carnivores, which are meat eaters, are the top of the food chain.
A pictogram is a picture that stands like an icon for showing a concept.
Sedentary persons, are those who are not very active, often have weakened muscles.
علائم سجاوندی
برخی اوقات میتوان با استفاده از علائم و نشانهها (پرانتز، کاما، نقطه و ….) معنای کلمه مورد نظر را پیدا کرد. کلماتی که در پرانتز میآیند در واقع معنی و یا شرحی از عبارت قبل از پرانتز میباشد. عبارات و یا کلماتی که در بین خط تیره و یا دو کاما میآیند در واقع بدل کلمه و یا عبارت قبل از خود میباشند.
The soldiers advanced down the small deep-sided gulch (a narrow valley) into an ambush.
The philosopher Descartes helped to establish dualism (the separation of mind and body).
Metamemory –knowledge about one’s memory processes– is helpful in helping us store and recall information.
Adjunct aids –techniques used to assist students’ comprehension of reading materials– have been found to be quite useful.
The deluge, a flood of rain, threatened to drown the little town.
برخی اوقات میتوان با استفاده از معنای کلمات مترادف و یا متضاد، معنای کلمه مورد نظر را پیدا کرد.
مترادف
میتوان از کلماتی مانند or, also, as, identical, like, likewise, resembling, same, similarly, too به عنوان نشانه برای پیدا کردن معنی کلمه جدید استفاده کرد.
When he made insolent behavior towards his teacher, they sent him to the major for being disrespectful.
When people know they are vulnerable or defenseless, they tend to protect themselves to avoid harm.
At night you can see constellations, or groups of stars, in the sky.
The food was bland. In fact, everyone called it tasteless.
متضاد
میتوان از کلماتی مانند but, however, in contrast, by contrast, instead of, on the other hand, though, unlike به عنوان نشانه برای پیدا کردن معنی کلمه جدید استفاده کرد.
He loved her so much for being so kind to him. By contrast, he abhorred her mother
I thought the movie would be strange, but it turned out to be completely mundane.
Mike’s parrot was loquacious, but Maria’s said very little.
Chad is cool and quiet, but his brother is boisterous.
Sandy thought that her mother’s recovery was futile, but her brother was sure that his mother’s would be healthy.
مقایسه معنایی
برخی اوقات از طریق مقایسه معنای کلمات میتوان به معنای کلمه جدید دست یافت.
Diane was lethargic and didn’t have the energy to get out of bed.
The greatest trip I ever took was my expedition to Africa.
Eating nutritious food is just as important as regular exercise.
I am determined to pass the exam and my friend is not sure.
Sometimes he is perplexed by Sudoku puzzles, but others find them much easier to solve than a crossword puzzle.
تضاد و تفاوت معنایی
The picture of the landscape is picturesque but the one of the old house is ugly.
The feral cat would not let us feed him, unlike our house cat.
Cold weather soon replaced the sweltering heat of summer.
The winner of the gold medal was omnipotent against his weaker opponents.
سایر تکنیکها
هرگاه بین دو کلمه، کلمه and و یا or آمد آن دو کلمه یا مترادف و مکمل معنایی یکدیگر هستند و یا متضاد یکدیگر (بیشتر مواقع).
هرگاه کلمهای با حروف بزرگ شروع شد نیازی به ترجمه ندارد ولی اگر همان کلمه در جای دیگری با حروف کوچک شروع شد باید ترجمه گردد.
They live on Cypress Street. There are many cypress tree there. They like their neighborhood, because it is calm, quiet and beautiful.
واژه Cypress اول با حرف بزرگ شروع شده، پس اسم خاص بوده و نیازی به ترجمه ندارد. ولی دومی با حرف کوچک شروع شده و میبایست ترجمه شود.
در بسیاری موارد دانستن اینکه واژه از چه گروه و یا دسته معنایی و مفهومی است کفایت میکند و معنا کردن آن خیلی ضرورت ندارد. برای مثال همین قدر که بدانیم cypress یک نوع درخت است کفایت میکند. زیرا موضوع متن به آن واژه خیلی ارتباط ندارد
برخی مواقع میتوان با بررسی پسوند و یا پیشوند کلمات آنها را ترجمه کرد.
re + start = restart
برخی مواقع با استفاده از تصویر میتوان معنای کلمات مورد نظر را پیدا کرد.
برخی از اوقات کلماتی که بعد از کلمه and other میآیند به ما کمک میکنند تا معنای کلمهی جدید را بدست آورد
برخی اوقات کلماتی که بعد از : میآید به ما کمک میکنند که معنای کلمه جدید را بدست آورد. این کلمات مثالها و یا توضیحاتی از کلمهی قبل میباشند.
کلماتی که دو سر کلمه but میآیند در اکثر مواقع مخالف هم میباشند (در طول کل عبارت و یا جمله).
دیدگاهتان را بنویسید